دفن مردگان در جوار مزارات متبرکه شیعه از نگاه سفرنامه نویسان اروپایی
با تشکیل دولت صفوی در جغرافیای سیاسی سنتی ایران با ساختارهای خاص ملی و مذهبی خود، هویت جدیدی برای سرزمین و مردم ایران به وجود آمد که محوریت آن بر پایه مذهب شیعه بود. این فرایند با رویارویی های مذهبی میان
نویسندگان:
زینب احمدوند*
زهرا حسین هاشمی**
منبع: راسخون
زینب احمدوند*
زهرا حسین هاشمی**
منبع: راسخون
چکیده:
با تشکیل دولت صفوی در جغرافیای سیاسی سنتی ایران با ساختارهای خاص ملی و مذهبی خود، هویت جدیدی برای سرزمین و مردم ایران به وجود آمد که محوریت آن بر پایه مذهب شیعه بود. این فرایند با رویارویی های مذهبی میان کشور ما و دولت سنی مذهب عثمانی تا قرنها تداوم یافت. از سوی دیگر توسعه طلبی عثمانی ها در غرب و تهدید موجودیت دنیای مسیحیت، و همچنین اهمیت مسئله تجارت بین غرب و شرق، باعث نزدیکی کشور شیعه مذهب ایران و دولت های اروپایی با مشترکات چون: دشمن مشترک، منافع اقتصادی و بازرگانی و... را به همراه داشت. با این تفاسیر روابط ایران و کشورهای اروپایی در دوره صفوی تا اواسط قاجاریه گسترش چشمگیری یافت و سیاحان و مسافران اروپایی با انگیزه های مختلف سیاسی، مذهبی و اقتصادی و ... روانه ایران شدند. این سیاحان بعضا مشاهدات خود را در قالب سفرنامه و سیاحت نامه هایی از سرزمین ایران برجای گذاشته اند که از جمله آنان می توان به سفرنامه پیترو دلاواله ایتالیایی، سفرنامه ژان باتیست تاورنیه سیاح و جهانگرد هلندی، سفرنامه آدام آلئاریوس سیاح آلمانی، سفرنامه ژان شاردن سیاح فرانسوی، سفرنامه انگبرت کمپفر جهانگرد آلمانی، سفرنامه پولاک، سفرنامه دکتر فووریه، سفرنامه لایارد و کتاب خاطرات لیدی شیل اشاره نمود.اهمیت یافتن اعتقادات شیعی در جامعه ایرانی عصر صفوی و پس از آن و همچنین تایید روحانیت شیعی بر مسئله فضیلت و تقدس خاک عتبات و مزارات امامان و امامزادگان، باعث گردیده بود تا دفن در جوار ائمه اطهار و بزرگان اسلام آرزوی هر مسلمانی ایرانی گردد. علاوه بر عتبات مقدس عراق و شهرهای مذهبی مشهد و قم قبور و مزارات امامزادگانی در شهرهای مختلف ایران مورد توجه ویژه خاندان های سلطنتی و ثروتمندان و خانواده های روحانی بود که حتی باعث ایجاد قبرستانهای خانوادگی در جوار این امام زادگان شده بود. این پژوهش برآن است تا با تامل در مطالب برخی سفرنامه های سیاحان اروپایی از دوره صفوی تا قاجاریه و توجه به مطالب این دسته از منابع تاریخنگاری در زمینه های اصول اعتقادی، مراسم مذهبی و عبادی و نیز تاریخ شیعیان به توجه این نویسندگان به این سنت شیعی، بپردازد. البته با توجه به نقاط قوت و ضعفی که در این منابع وجود دارد، اطلاعات آنها قابل نقد و بررسی است. از نقاط قوت سفرنامه ها، مبتنی بودن بر مشاهدات عینی و گزارشگری محض، و از نقاط ضعف آنها تعمیم دادن قضایا و استناد به برخی منابع غیر معتبر و شفاهی و کم بودن اطلاعات عمومی و تاریخی نویسندگان آنها است.
کلید واژه:
مذهب شیعه، امامزادگان، سفرنامه، صفوی، سیاحان اروپایی.مقدمه:
تا اوایل قرن هشتم هجری سفر و سفرنامه نویسی در بین مسلمانان رواج بسیاری داشت، ولی این روند به دنبال حمله مغول به عالم اسلام و ویرانی و ناامنی راههای ارتباطی، رو به نقصان نهاد. در ابتدای قرن دهم هجری همزمان با تشکیل دو دولت قدرتمند صفویه شیعی در سرزمین ایران و دولت سنی مذهب عثمانی با تمایلات توسعه طلبانه و همچنین پیشرفت و توسعه اقتصادی نابرابر بین این جوامع اسلامی و اروپاییان وضع به گونه ای دیگر درآمد و انبوهی از سیاحان اروپایی با انگیزه های متفاوت به سوی شرق روانه شدند.سفرنامه های اروپاییان که از این دوره به بعد نوشته شده علاوه بر مطالب فراوان در خصوص کلیه ویژگیهای ساختارهای جامعه ایرانی زمان سفر خود، اطلاعات باارزشی درباره اصول اعتقادی، آداب و رسوم، مراسم مذهبی و عبادی ایرانیان شیعی را نقل کرده اند.
با تثبیت ساختارهای شیعی در جامعه ایرانی به تدریج مدفن امامزادگان به مراکز زیارتی برای مردم مبدل گردید. یکی از مظاهر این علاقهمندی و اخلاص ایرانیان در پیروی از اندیشه شیعی و فلسفه امامت، در خلق بناهای مقابر و هنر معماری امامزادهها است. نظیر بارگاه مقدس حضرت امام رضا (ع) در مشهد، آستان حضرت معصومه (ع) در قم، زیارتگاه حضرت احمد بن موسی بن جعفر (ع) معروف به شاهچراغ در شیراز، زیارتگاه حضرت عبدالعظیم (ع) و حضرت حمزه بن موسی الکاظم (ع) در شهر ری، بقعه سید جلال الدین اشرف بن موسی الکاظم (ع) در آستانة اشرفیة گیلان و بسیاری از امامزادههای دیگر در سرتاسر ایران را می توان نام برد.
مدخل:
با تشکیل دولت صفوی و رسمیت مذهب تشیع در ایران و اختلافات مذهبی این کشور با دیگر کشور های سنی مذهب مسلمان چون عثمانی و ازبکان، کشور ما به عنوان یگانه پایگاه رسمی مذهب تشیع در دنیا به نحوی مورد توجه اروپاییان و سیاحان اروپایی، که با توسعه طلبی دولت عثمانی در سرزمین های مسیحی در چالش بودند، قرار گرفت. این سیاحان در آثار خود از ایران به عنوان تنها کشور شیعه مذهب که فرهنگ و مظاهر تشیع تقریباً در سرتاسر آن گسترده بود و شیعیان آزادانه و علنی به مذهب خود رفتار می کردند، یاد می کنند. بدین ترتیب، مسافران اروپایی از نزدیک با شیعیان و فرهنگ و مذهب آنان آشنا شدند از این رو در سفرنامه های عصر صفوی و دورههای بعد از آن تا مشروطه به طور نسبی، مطالب بیشتری درباره شیعیان و مظاهر تشیع آمده است.همزمان با آغاز قرن هفدهم میلادی و شروع پیشرفتهای علمی و صنعتی در اروپا و اوج گرفتن اکتشافات جغرافیایی اروپاییان در قرن شانزدهم گروههای مختلفی از اروپاییان شامل سفرا، تجار، هیات های مذهبی و تبلیغی، سیاحان و ماجراجویان از ایران دیدن کردند که حاصل آن تدوین سفرنامه های فراوانی توسط آنان است مانند: سفرنامه برادران شرلی انگلیسی( 1568م / 976ق) سر آنتونی شرلی و سر روبرت شرلی که در زمان شاه عباس بزرگ صفوی 985 هـ ق عهده دار کارهای سیاسی و نظامی مختلف در دربار صفوی بودند، سیاح برجسته دیگر این دوران پیترو دلاواله ایتالیایی(1624-1617م/ 1032-1025ق) در زمان شاه عباس اول به ایران سفرکرد. سفر ژان باتیست تاورنیه فرانسوی(1655م/1065ق) به ممالک عثمانی، ایران و هند، سفر نامه آدام آلئاریوس ( 1599م/ 1007ق) سیاح آلمانی زمان شاه سلیمان صفوی، سفر سیاح فرانسوی ژان دو ته ونو (1664م/1075ق)، سفرنامه ژان شاردن (1664م/ 1075ق) سیاح فرانسوی و به عنوان مهمترین وقایع نگار قرن هفدهم کتاب وی با عنوان « سفر به ایران و هند شرقی» که در فاصله سالهای 1664 تا 1667 م نگاشته شده است. کتاب یان اسمیت استرویس ( 1651م . 1061ق)سیاح هلندی و آثار کسانی چون ژان فریه انگلیسی، سفرنامه انگبرت کمپفر (1683م/1062ق) جهانگرد آلمانی 1683 م، کاتف روسی( 1623م/ 1032ق)، سانسون فرانسوی (1683م/ 1094ق)، دن گارسیا دو سیلوا فیگوئروآ اسپانیایی(1614م/ 1013ق) و آنتونی جنکینسون انگلیسی( 1557م/ 964ق)، و از سفرنامه نویسان دوره قاجاریه به جمیز بیلی فریزر اسکاتلندی اوایل عهد قاجاریه 1821م، جی .ام تانکوانی فرانسوی زمان فتحعلیشاه 1807م ، هنری لایارد فرانسوی زمان محمد شاه 1840م، لیدی مری شیل انگلیسی زمان ناصرالدین شاه 1849م قاجار، اداوارد بروان انگلیسی زمان ناصرالدین شاه 1888م، پولاک اتریشی زمان ناصرالدین شاه 1851م، دکتر فووریه فرانسوی ناصرالدین شاه 1889م، مادام جان دیولافوا فرانسوی زمان ناصرالدین شاه 1881 م، ساموئل بنجامین آمریکایی 1815م زمان ناصرالدین شاه و دیگران می باشد.
جاذبه های مذهبی و دینی ایرانیان در سفرنامه های اروپایی
تکامل معنوی و اجتماعی کشور ایران با مفاهیم سیاسی و اجتماعی مذهبی آن ارتباطی ناگسستنی دارد. تشیع در دوران خاصی از تاریخ یعنی استقرارعباسیان و نفوذ ایرانیان در حکومت های اسلامی وقت و به علل سیاسی در ایران گسترش یافت و در دوره حاکمیت صفویان رسمیت یافت. (میر احمدی،1369: 66)توجه به سنن ملی و مذهبی ایرانیان از نکته های قابل توجه در سفرنامه های اروپایست. در این منابع مطالب متنوعی درباره ویژگیهای دینی و مذهبی ایرانیان قابل مشاهده است که از آنجمله می توان به مسئله امامت از دیدگاه شیعیان در مقایسه آن با جایگاه خلافت در اعتقاد سنی مذهبان که از موضوعات قابل توجه برای این سیاحان بوده است، اشاره نمود. آدام آلئاریوس ( 1599م/ 1007ق) سیاح آلمانی زمان شاه سلیمان صفوی، یکی از نخستین کسانی است که به عقیده شیعیان در باب امامت توجه داشته است، وی یکی از چهار رکن اختلاف عقیدتی شیعیان ایران را با ترکان سنی مذهب را همین مسئله امامت نام می برد. (سفرنامه الئاریوس،1363: 755) انگبرت کمپفر (1683م/1062ق) جهانگرد آلمانی نیز در بخشی از سفرنامه اش هنگام توضیح اعتقادات ایرانیان شیعه، عقیده آنان درباره وجود دوازده امام را با ذکر نام ایشان بیان می کند و می گوید که ایرانیان شیعه بر خلاف ترک ها سنی سه خلیفه بعد از پیامبر را قبول ندارند.(کمپفر،1363: 132)
از جمله دیگر مسائل مورد توجه سیاحان اروپایی در این زمینه می توان به موضوع مهدویت وغیبت امام دوازدهم(ع) به عنوان یکی از اصول اساسی شیعیان ایرانی اشاره نمود، ژان شاردن (1664م/ 1075ق) سیاح فرانسوی در این زمینه مفصل در سفرنامه خود شرح داده است که گاهی نیز دچار اشتباهات تاریخی و عقیدتی شده است. او درباره عقیده ایرانیان به مهدویت می نویسد: شیعیان ایران معتقدند دوازدهمین نفر از سلسله جانشینان پیامبر (ص) و آخرین امام، بدون انتخاب جانشین به اراده خدا از میان خلق پنهان شد تا زمانی که به فرمان الهی ظهور کند. او کافران را مسلمان خواهد کرد و به عدل و داد پادشاهی خواهد نمود. (سفرنامه شاردن،1372،ج3: 1143)
رسوم و سنن مذهبی ایرانیان شیعه مذهب از دیگر نکته های قابل توجه در سفرنامه های اروپایی است. پیترو دلاواله ایتالیایی(1624-1617م/ 1032-1025ق) در زمان شاه عباس اول به ایران سفرکرد، در تعریف مناسبته های مذهبی شیعیان ایرانی می نویسد: عید قربان، عید پاک مسلمانان است و این روز را به مناسبت قربانی که به دست ابراهیم انجام گرفته، همه ساله جشن می گیرند. مسلمانان در این روز طبق اعتقادات خودشان باید قربانی کنند. (دولاواله ،1370: 108)
ژان باتیست تاورنیه فرانسوی(1655م/1065ق) ضمن معرفی مراسم عاشورا از آن به عنوان یکی از مهمترین مناسبتهای مذهبی شیعیان ایران نام می برد و می نویسد: هشت روز قبل از مراسم عاشورا، متعصب ترین شیعیان تمام صورت و بدن خود را سیاه می کنند و برهنه می شوند، فقط با پارچه کوچکی ستر عورت می نمایند و سنگ بزرگی به هر دستی گرفته در کوچه و معبری گردش نموده، آن سنگ ها را به یکدیگر زده انواع تشنجات به صورت و بدن خود می دهند و تا غروب مشغول این کار هستند، شب ها مردمان مقدسی آن ها را به خانه های خود برده و اطعام شایانی می نمایند. (تاورنیه،1336: 412)
کاتف روسی( 1623م/ 1032ق) در شرح مشاهدات خود در مورد ماه رمضان و عبادات ایرانیان در این ایام می نویسد: در رمضان مردم روزه می گیرند بدین طریق که هیچکس در روز هیچ چیز نمی خورد و نمی آشامد. به محض اینکه آفتاب غروب کرد همه شروع به خوردن و آشامیدن می کنند و در میدان به تفریح و رقصیدن می پردازند و نمایش های گوناگونی نشان می دهند. شب همه شب شمع ها و پیه سوزها و چراغدان ها روشن است. روزه گرفتن برای آن ها اجباری نیست هرکسی مایل باشد روزه می گیرد و کسیکه مایل نباشد نمی گیرد. روزه سالی یکبار است. هلال ماه نو در آسمان رؤیت گردید دومین عید برگزار می شود "عید رمضان" یا عید فطر در این عید جوش و خروش عجیبی در مردم به وجود می آید و خوردن و آشامیدن در همه ی ساعات شبانه روز آزاد می شود. در شب عید سراسر شب را مردمان بیدار می مانند و از سر شب به شیپور و سرنا زدن و نقاره کوفتن می گذرد و دو مرتبه شمع ها به بازارها و دکان ها و قهوه خانه ها روشن می شود. در میدان ها پایکوبی ها و دستک زنی ها می کنند. (کاتف،2536: 76)
توجه ایرانیان به زیارت قبور ائمه و امامزادگان از نگاه سیاحان اروپایی
از دیگر نکات مورد توجه سفرنامه نویسان، علاقه ایرانیان و شیعیان به زیارت قبور ائمه(ع) است. کمپفر با اشاره به توجه زیاد ایرانیان به زیارت قبر امام رضا(ع) می نویسد: که اعتقاد آنان بر این است که با توسل به آن حضرت، بیماران شفا و نابینایان بهبود می یابند. گرچه وی عقیده دارد که شفا یافتن بیماران و نابینایان نیرنگی بیش نیست. او با بیان اینکه اغلب در هر ماه چهار یا پنج مورد شفا یافتگی رخ می داد می گوید که اولین کسی که معجزه شفا یافتن در مرقد امام رضا(ع) را رواج داد شاه عباس اول بود و سببش آن بود که می خواست پولی را که رعایایش در سفر به کربلا و عراق خرج می کردند در مملکت نگاه دارد.(کمپفر،1363 :185)دکتر یاکوپ ادوارد پولاک پزشک اتریشی دربار ناصرالدین شاه قاجار در خصوص توجه شیعیان به زیارت قبور ائمه می نویسد: زیارت کربلا برای شیعیان ایران تقریبا از شهرت و منزلت مکه برخوردار است و حتی زائران هندوستان، قفقاز و مصر نیز بدانجا می روند. به زحمت می توان یک نفر ایرانی را پیدا کرد که یک یا چندین بار به زیارت کربلا نرفته باشد، هرچند علت این مسافرت ، هم می تواند واقعی و هم ریاکارانه باشد.(پولاک،1368: 230)
نیکولای خانیکوف روسی نیز که در عهد قاجار به ایران مسافرت کرده است، ضمن شرح مفصل خود از مشاهداتش در مشهد، از عریضه نویسی و حاجت خواهی زائران امام رضا(ع) سخن می گوید. او با شگفتی اظهار می دارد که این امام با اینکه حدود هزار سال پیش از دنیا رفته است، گویا هنوز هم در مسائل این دنیا شرکت فعال دارد.(خانیکوف، 1375: 111)
شاردن شهر قم را دومین شهر مقدس شیعیان ایران معرفی می کند. و می نویسد: در قم پیرامون حرم مکرمی که آرامگاه فاطمه خواهر امام هشتم است مزاری بنا گردیده است. دو پادشاه آخر ایران شاه صفی اول و شاه عباس دوم فقید در دو حجره ی کنار هم در آنجا دفن شده اند. شاردن شرح مطوّلی درباره ی حرم و دو مقبره ی سلطنتی داده و کتیبه های متعدد و گاهی بسیار دراز آنجا را تشریح و تبیین کرده و از تحسین و اعجاب خود سخن گفته است: "در حقیقت چیزی زیباتر و باشکوه تر نمی توان دید. در اینجا پاکیزگی و تمیزی و نوعی سادگی و فروتنی با جلال و شکوه و ثروت و غنا کاملا به خوبی در هم آمیخته است. من در ایران چیزی ندیدم که این همه برایم مطبوع و فرح بخش باشد." (شاردن،1374،ج3: 188)
در برخی سفرنامه ها از امام زادگان دیگری هم نام برده شده است. برای مثال، دن گارسیا که در مسیر بازگشت خود از استان فارس عبور کرده است، از امام زاده ای در روستایی به نام اوجان یاد می کند.(دن گارسیا،1364 :195) همین طور خانیکوف روسی که طی سفر خود از شهرهای خراسان عبور کرده، آرامگاه برخی از امام زادگان مدفون در آنها مانند امام زاده محمد محروق در نیشابور و دیگران را مشاهده کرده است. (خانیکوف،1375 : 87)
دفن اموات در اماکن مقدس و مزارات امامان و امامزادگان از نگاه سیاحان اروپایی
بر طبق روایات و احادیث شیعی مدفون شدن در جوار ائمه و بزرگان دین اسلام برای هر مسلمان شیعی فضیلت بزرگی محسوب می شود و آرزوی هر مسلمانی است. در روایتى از پیامبر اسلام آمده است:« مردگان خود را در میان مردمان نیک به خاک بسپارید، زیرا مرده نیز همچون زنده از همسایه بد رنج مى برد.( محمدى رى شهرى:حدیث19290) در حدیث دیگرى از پیامبر (ص) مى خوانیم: «چون مؤمنی بمیرد، گورها از مرگ او زیبا و روشن مى شود و هیچ قطعه اى از خاک گورستان نیست، مگر این که آرزو مى کند او در آن جا دفن شود و هرگاه کافر بمیرد گورها از مرگ او تاریک مى شوند و هیچ قطعه اى از خاک گورستان نیست، مگر این که از دفن او در خود به خدا پناه مى برد.»( محمدى رى شهرى:حدیث19291)پس از تاسیس حکومت صفوی در ایران و در پی اهداف سیاسی و فرهنگی آنها اعتقادات شیعی در سطح جامعه گسترش یافت. یکی از این اعتقادات که مورد حمایت و تایید روحانیت عصر صفوی نیز قرار داشت، مسئله فضیلت و تقدس خاک عتبات مقدس شیعی و مزارات ائمه و امامزادگان بود. انتقال اجساد به سرداب ها، گورستانهای خانوادگی و قبرستانهای نزذیک آستانه ائمه ابتدا در میان پادشاهان, علما و بزرگان دولتی و حکومتی متداول بود و پس از عصر صفوی در میان عامه مردم به ویژه ثروتمندان نیز متداول گردید. متاسفانه گاه اهداف سیاسی و اقتصادی بر این سنت مذهبی و اعتقادی که کم و بیش نزد همه مسلمانان مطرح بود سایه می افکند و آن را تحت الشعااع خود قرار می داد.
کمپفر که از نزدیک شاهد احترام و تجلیل شیعیان نسبت به این اماکن مقدس بوده است، می نویسد: زائران قطعاتی از تربت علی (ع) را با خود می آوردند و در نماز از آن استفاده می کنند.(کمپفر،1363: 178)
شاردن در معرفی این مکانهای مذهبی و امامزادگان می نویسد: وقتی به قم نزدیک می شدیم در هر طرف و هر جا مسجدهای کوچک و مقبره هایی که مدفن نبیره های حضرت علی (ع) بود مشاهده می شد. مردم ایران نواده ها و نبیره های این خلیفه را امامزاده می نامند که به مثابه حواریون حضرت مسیح می باشند. در سراسر ایران عده زیادی امامزاده مدفونند و همه در نظر ایرانیان مقدس می باشند در قم دیه ها و آبادیهای مجاور آن افزون بر چهارصد امامزاده وجود دارد. (شاردن، 1374، ج2 :519)
شاردن همچنین می نویسد: ایرانیان برای تدفین پادشاهان خود، شهرهای مذهبی چون قم، کاشان، مشهد و اردبیل را بر سایرین ترجیح می دهند. (شاردن، ج9 : 128) وی می افزاید: شیعیان ایران در میان ائمه (ع) بر امام رضا (ع) بیش از همه احترام قائل هستند و همیشه نام او را بر زبان دارند و دفن شدن در جوار ایشان را آمرزش محض می پندارند، چراکه عقیده عامه اینست که هر کس در جوار معصوم یا یکی از اولیای مذهب دفن بشود در حمایت اوست. (شاردن، ج 9 : 128)
دکتر پولاک در خصوص دفن مردگان در این اماکن مقدس می نویسد: اجساد مردم ثروتمند و متعین بلافاصله پس از مرگ یا پس از نبش قبر به یکی از اماکن متبرکه ی کربلا، مشهد، قم یا شاهزاده عبد العظیم حمل می گردد. قیمت هر مکان بستگی دارد به تقدس آنجا و دیگر دوری و نزدیکی به بقعه امام یا امامزاده. از نظر حمل و نقل جنازه ها را در نمدی می پیچیدند و به دو میله از پهلو محکم می کنند و آن گاه به صورت افقی به روی قاطر می گذارند. معمولاً کار حمل به عهده ی خود چهار پادار است ولی گاهی هم گروهی از خدمه و غلامان به همراه جنازه می روند.در سفرها اغلب با کاروان حمل جنازه مصادف می شویم از بویی که از فاصله ی دور از این اجساد متصاعد می شود می توان دریافت که کاروان نزدیک می شود . هرچند که زیان های حمل اجساد برای سلامت زندگان بدین صورت کاملا آشکار است. به نظر می رسد که نتوان بر سبق ذهن مردم که سخت ریشه دار است غلبه کرد و این رسم را برانداخت. (پولاک، 1368: 250) وی همچنین می نویسد: شهر قم برای امرا و شاهزادگان قاجار قابل اهمیت است و قم این امتیاز را دارد که مدفن اغلب امرا و شاهزادگان سلسله ی قاجار نیز هست. (پولاک، 1368: 231)
دکتر فووریه فرانسوی که در زمان ناصرالدین شاه به ایران سفر نموده در سفرنامه خود از اهمیت دفن مردگان در جوار این مزارات مقدس می نویسد: مومنینی که استطاعت فرستادن جنازه کسان خود را به کربلا یا مشهد ندارد، دفن آنها را در نزدیکی مزار شاهزاده حسین موجب جلب ثواب اخروی می دانند به همین نظر از جمیع جهات اجساد را برای دفن به آنجا روانه می دارند. (فووریه، 1366: 166)
سراوستن هنری لایارد فرانسوی زمان محمد شاه 1840م به ایران آماده است، از مشاهداتش می نویسد: در راه بغداد قافله کوچکی از ایرانیان زائر کربلا را دیدم که در این فصل از سال در این شاهراه رفت و آمد می کردند و طبق یک سنت مذهبی اسکلت و بقایای استخوان های مردگان شیعیان ایرانی را جهت دفن در جوار قبور متبرکه به عتبات عالیات حمل می کردند.(لایارد، 1367 : 313)
لیدی مری شیل انگلیسی که در زمان ناصرالدین شاه به ایران آمده از این علاقه ایرانیان به دفن در جوار مزار ائمه می نویسد: مردم ایران اشتیاق عجیبی به دفن در مزارات مقدس ائمه دینشان دارند و با اینکه عملی عاقلانه به نظر نمی رسد ولی معلوم نیست چه سری در کار نهفته که این ملت تصور می کنند با انتقال جسدشان به اینگونه اماکن مقدسه، یک آرامش جاودانی برایشان فراهم خواهد شد. آنها را در درجه اول علاقه به مدفون شدن در جوار بارگاه امام حسین در کربلا را دراند و در صورتی که موقعیت مناسبی پیش نیاید، بازماندگان متوفی ترجیح می دهند تا جسد خویشاوندان خود را در مشهد یا قم به خاک بسپارند که در این شهرها بارگاه دو تن از نوادگان امام حسین قرار گرفته است ولی علاقه ی مردم نسبت به دفن اجساد در دو شهر مشهد و قم – که هر دو در خاک ایران واقع هستند- به ترتیب در مراحل دوم و سوم بعد از کربلا قرار داردو به همین جهت است که نقل و انتقال اجساد و مردگان یکی از کارهای مستمر در ایران است و اصولا شغل عده ای در مملکت حمل مرده از این سو به آن سو است.(شیل،1362 : 153)
وی در مورد کاروانهای حمل مردگان می نویسد: چندی پس از ورود ما به تهران یک روز که مشغول سواری در خارج از شهر بودیم با کاروان شدیم که رو به بغداد می رفت و در میان این کاروان قاطرهایی را مشاهده کردیم که جعبه های چوبی باریک و درازی را در دو طرف آنها به صورت افقی بسته بودند و از این جعبه ها بوی مشمئز کننده ای به مشام می رسید . بعد از پرسش از کاروانیان معلوم شد که این جعبه ها حاوی اجسادی است که در حین حرکت کاروان از شهرهای مختلف ایران جمع آوری شده و اکنون برای دفن به سوی کربلا برده می شود. این عمل علاوه بر اینکه فوق العاده تنفر انگیز است به علت بی مبالاتی در بسته بندی و پوشاندن کامل اجساد و عدم دقت در ساختن جعبه های محتوی آن اغلب باعث انتشار عفونت و در نتیجه آلودگی محیط می گردد. مسئله حمل جنازه از ایران به کربلا و یا شهرهای همسایه اش مثل کوفه و مشهد علی ( نجف) مبالغ هنگفتی از در آمد ایرانی ها را هر ساله به جیب عثمانی ها سرازیر می کند و این امر همراه با سیل زوار ایرانی که به طور دائم به سوی شهرهای مزبور روان هستند به قدری در او اوضاع اقتصادی بین النهرین موثر است که به جرات می توان گفت: اختیار بقا یا فنای حکومت بغداد منحصرا در دست ایرانی ها قرار دارد. مبالغ معتنابهی که غالبا به عنوان میراث عده ای از مردم ایران وقف بقاع شهر های زیارتی بین النهرین می شود نیز رقم عمده ای را تشکیل می دهد و به نوبه ی خود اثر فراوانی در اقتصاد این منطقه به جای می گذارد. با اینکه سفر زوار ایرانی به شهرهای مکه و مدینه نیز درآمد خوبی نصیب مملکت عثمانی می نماید. ولی پولهایی که ایرانی ها برای زیارت مدفن نوادگان حضرت محمد (ص) خرج می کنند به مراتب بیش تر از مبلغی است که جهت زیارت قبر پیغمبر خودشان در مدینه به مصرف می رسانند و با آنکه دولت ایران همیشه سعی داشته تا مسیر سیل زوار ایرانی را از کشور عثمانی به سوی دو شهر زیارتی خود- یعنی مشهد و قم- سوق بدهد. ولی به قدری علاقه ی مردم به زیارت قبر امامی که هر سال ماجرای شهادت تاثر انگیزش را بیان می کنند، زیاد است که سالانه هزاران هزار نفر از مردم ایران چه زنده و چه به صورت جنازه ی داخل جعبه به سوی مدفنش روان می شوند و در این راه وجود مشکلات و خطرات مسافرت به کربلا علاوه بر اینکه باعث کاهش هجوم زوار نمی شود بلکه یکی از عوامل علاقه ی مردم به زیارت کربلا نیز به حساب می آید چون آنها معتقدندکه هر چه در راه رسیدن به معبود بیشتر عذاب بکشند ثواب زیارتشان افزون تر می گردد و شاید به همین علت است که تعدیات قبایل مسیر مسافرت و اخاذی و اجحاف و ناسزا گویی مامورین عثمانی را به امید رسیدن به ثواب بیشتر با جان و دل پذیرا هستند.(لیدی شیل: 153-155)
درکتاب تصویرهایی از ایران نوشته گرترود بل آمده است که: خانواده های ثروتمند ایرانی، یکی از نشانه ای تشخص را این می دانند که استخوانهای بستگانشان را در مکان مقدسی دفن می کنند. کربلا محل شهادت امام حسین یا آستانه ی قدس رضوی در مشهد یا دیگر مزار امامزادگان. از این رو تنها موقتا آنها را به خاک میسپاند در قبرهای کم عمقی قرارشان می دهند و با طاقی آجری رویشان را می پوشانند و این خود مایه ی بوی وحشتناک در اطراف گورستان پس از بروز وبا بود. چند ماه بعد و پیش از آنکه گذشت زمان میکربهای بیماریزا را از میان ببرد، این اجساد را بیرون آوردند در کرباس می پیچند و بار قاطرکرده به سوی آرامگاه دوردستشان حمل کرده به احتمال نه چندان کم در مسیرشان بذر شیوع دوباره ی بیماری را می افشاندند. (بل،1383 : 54 )
در سفرنامه ژی. ام. تانکوانی در این خصوص آمده است: جنازه شاهزادگان و رجال سرشناس را معمولا در دشت کربلا یا در جوار مرقد حضرت علی که در حوالی بغداد و خارج از قلمرو ایران قرار دارد به خاک می سپارند. اما جنازه ها ی دیگر را در گورستان های معمولی که در جوار شهرها و دهکده ها و یا گاهی در داخل آنها پیش بینی شده است دفن میکنند گورستانها ی ایران شباهتی به گورستانهای ترک ها ندارد.(تانکوانی،1383: 219)
الئاریوس سیاح آلمانی می نویسد: اولین مراسم دیدنی سال جدید یعنی 1637م را که در ایران توانستیم ببینیم، مراسم تدفین یک ایرانی اصیل زاده و محترم بود. جنازه ضمن مراسمی ویژه و تماشایی به یک مسجد حمل گردید تا از آنجا به بابل و کوفه نزدیک نجف که مدفن حضرت علی (ع) و سایر امامان یا قدیسین بزرگ است برده و دفن شود.( الئاریوس،1363: 63)
جملی کارری، سیاح ایتالیایی که در سال 1105 هـ ق به ایران سفر کرده می نویسد: جسد شاه ( شها سلیمان) را به باغ چهل ستون منتقل ساختند و زیر فواره ای از مرمر سفید قرار دادند غسال باشی که کارش منحصر به غسل درباریان است، جسد را غسل دادند مزد این کار تمام لباسهای او را زینت داده اند حتی روپوشی که جسد را در آن پیچیده اند نیز به انضمام پنجاه تومان به غسال باشی تعلق می گیرد پس از پایان غسل جسد را در یکی از اتاق ها گذاشتند تا برای دفن در مقبره ی شاهان صفوی به شهر قم که امامزاده مورد احترام ایرانیان است، حمل کنند. (کارری،1348 : 106 )
مادام کارلاسرنا درسفرنامه کارلاسرنا و آیینها در ایران، می نویسد: کاروان زائران همیشه مورد احترام همه است و هر کس هم که همراه آنها باشد با توجه به نیت مذهبی و مقدس کاروان به تبع آن کسب حرمت و حیثیت می کند. در هر فصلی از سال مومنان دور هم جمع می شوند و به عزم این یا آن زیارتگاه، تهران را ترک می کنند و اگر یکی از آنان جنازه ای از خویشان خود را برای حمل داشته باشند ولو آنکه ماهها از تاریخ در گذشت وی گذشته باشد، جنازه را بار قاطر می کنند و حتی گاهی اسباب و اثاث مسافران را نیز روی همان قاطر بار و حمل می کنند. این نکته گفتنی است که شیعیان تنها در حال حیات خود مشتاق زیارت اینگونه اماکن متبرک نیستند بلکه بزرگترین آرزوی زندگی آنان این است که پس از مرگ نیز در جوار قبر یکی از امامن و امامزادگان به خاک سپرده شوند. ثروتمندان در وصیت نامه ی خویش محل دفن خود را پیشاپیش تعیین می کنند اغلب هزینه ی دفن یک هزار تومان ( معدل ده هزار فرانک ما) یا ممکن است حتی بیشتر از آن تمام شود در حالی که اشخاص فقیر در همان محل قبری را به بیست قران تصاحب می کنند.(کارلاسرنا،1363: 143)
نتیجه
با مشاهده آثار سیاحان اروپایی در این دوره تاریخی به نظر می رسد، در میان تعداد قابل ملاحظه سفرنامه هایی که در دوره صفوی و قاجار توسط سیاحان اروپایی در مورد سرزمین ایران نوشته شده است، آثار سیاحان عهد صفوی در انتقال مفاهیم مذهبی ایرانیان شیعی نقش بیشتری داشته است و مطالب قابل توجه تری را نقل کرده اند که این امر تا حد بسیار زیادی تحت تأثیر انگیزه های این سیاحان در دوره مورد بحث و اهمیت مذهب و اختلافات مذهبی در میان امت اسلامی بویژه چالشهای مذهبی ایران شیعی و عثمانی سنی مذهب، که به نحوی مورد بهر برداری دنیای مسیحیت قرار می گرفت، بوده باشد. یکی از مطالبی که در بخش عقاید شیعیان، توجه سیاحان اروپایی و نویسندگان سفرنامه ها را به خود جلب کرده، موضوع تقدس مزارات متبرکه امامان وامامزادگان و همچنین موضوع زیارت عتبات مقدس شیعیان در خاک عثمانی و مشکلات خاص آن بوده باشد.بحث زیارت قبور ائمه و به طبع آن اشتیاق فراوان ایرانیان شیعی در جهت دفن پس مرگ در کنار این قبور متبرک، در بیشتر سفرنامه های این سیاحان یاد شده است. از آنجا که گزارش های این سفرنامه نویسان بعضا بر اساس مشاهده مستقیم خود سیاح از این مکانها و تشریح ساختمان و معماری آرامگاه و تزئینات و جزئیات آن می باشد، اهمیت قابل توجهی دارد. نکته دیگری که از موارد اعتبار سفرنامه ها به شمار می رود گزارشگری محض در این قالب نویسندگی است؛ به این معنا که سفرنامه نویس فقط به بازگوکردن گزارش دیده ها و شنیده های خود بسنده می کند و از بیان برداشت ها و دیدگاه های شخصی خود پرهیز می نماید. این ویژگی موجب می شود که خواننده با مجموعه ای از اطلاعات پردازش نشده، بی طرفانه و به دور از پیش داوری های نویسنده روبه رو شود و در نتیجه گیری و قضاوت خود تحت تأثیر دیدگاه خاصی قرار نگیرد. از جمله اشکالات این آثار می توان به نگاه نویسنده در تعمیم دادن رخدادها است، به این معنا که نویسندگان مزبور مشاهدات مقطعی خود را که به زمان و مکان یا شخص خاصی تعلق داشته، عمومیت داده و از آن به عنوان قانون کلی یاد کرده اند، چنانکه از رفتارها و باورهای یک شخص به عنوان آداب و سنن و باور های عمومی جامعه یاد می کنند. از دیگر اشکالات کار برخی سفرنامه نویسان نقل از منابع شفاهی غیرمعتبر است. در پایان با بررسی عمیق تر و دقیق تر سفرنامه ها توجه به این نکته ضروری است که همه مطالب این منابع از دیدگاه تاریخی و عقیدتی شیعی پذیرفته نیست و نیازمند نقد و بررسی است.
پینوشتها:
* دانشجویی دوره دکتری تاریخ ایران دانشگاه اصفهان.ahmadvand915@yahoo.co
** دانشجویی کارشناسی ارشد رشته تاریخ اسلام دانشگاه اصفهان.
- الئاریوس، آدام، سفرنامه آدام الئاریوس، ترجمه احمد بهپور، سازمان فرهنگی و انتشاراتی ابتکار، تهران1363.
- بل، گرترود، تصویرهایی از ایران، ترجمه بزرگمهر ریاحی، انتشارات خوارزمی، تهران 1363.
- پولاک، یاکوپ ادوارد، سفرنامه پولاک، ترجمه کیکاووس جهانداری، انتشارات خوارزمی، چاپ دوم،تهران 1368.
- تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه تاورنیه، ترجمه ابوتراب نوری، تصحیح حمید شیرانی، نشر کتابخانه سنائی، چ1، تهران1336.
- تانکوانی، ژی . ام، کتاب نامه هایی درباره ایران و ترکیه، ترجمه علی اصغر سعیدی زمستان انتشارات نشر چشمه، تهران1383.
- حموی، یاقوت، معجم البلدان، من مکتبة الاسدی، «افست از روی چاپ وستنفلد»، تهران، 1965.
- دلاواله، پیترو، سفرنامه پیترو دلاواله (قسمت مربوط به ایران).ترجمه، شرح و حواشی از شعاع الدین شفا، نشر علمی فرهنگی. چ2. 1370.
- درکرویس، دیرک وان، شاردن و ایران، ترجمه حمزه اخوان تقوی، انتشارات فرزان، چاپ اول، تهران 1380.
- سانسون، سفرنامه سانسون، ترجمه محمد مهریار، نشر گلها، چ1،اصفهان1377 .
- سیلوا ای فیگوئروآ، دن گارسیا، سفرنامه دن گارسیا د سیلوا فیگوئروا سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس اول، ترجمه غلامرضا سمیعی، چاپ اول، نشر نو، تهران 1363.
- شاردن، سیاحت نامه شاردن، ترجمه محمد عباسی، ج هفتم، نشر امیر کبیر، تهران. 1345 .
- شاردن، سفرنامه شاردن، ج سوم، ترجمه اقبال یغمایی، انتشارات توس، چاپ اول، تهران1374.
- شرلی، آنتونی،سفرنامه برادران شرلی، ترجمه آوانس، با مقدمه دکتر محبت آئین، چاپ دوم، انتشارات کتابخانه منوچهری، تهران 1357.
- شیل، ماری لیدی، خاطرات لیدی شیل، ترجمه حسین ابوترابیان، نشر نو، تهران 1362.
- فریر، رانلد دبلیو، شرح سفرنامه شاردن، ترجمه حسین هژبریان و حسن اسدی، نشر فرزان، چ1، تهران1384.
- فووریه، سه سال در دربار ایران خاطرات دکتر فووریه پزشک ویژه ناصرالدین شاه قاجار، ترجمه عباس اقبال آشتیانی به کوشش همایون شهیدی، نشر دنیای کتاب، چاپ دوم ،تهران 1366.
- کاتف، فدت آفاناس یویچ، سفرنامه فدت آفاناس یوویچ کاتف، ترجمه محمدصادق همایونفر، ویرایش عبدالعلی سیاوشی، کتابخانه ملی ایران، تهران 2536.
- کارری، جملی، سفرنامه کارری، ترجمه عباس نخجوانی و عبدالعلی کارنگ، تبریز: اداره کل فرهنگ و هنر آذربایجان شرقی،1348.
- کارلاسرنا، سفرنامه مادام کارلاسرنا و آیینها در ایران، ترجمه علی اصغر سعیدی،انتشارات نقش جهان، بی جا، 1363.
- کلاویخو، سفرنامه کلاویخو، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران 1366.
- کمپفر، انگلبرت، سفرنامه کمپفر، ترجمه کیکاووس جهانداری، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی، چاپ سوم،تهران 1363.
- لایارد، سراوستن هنری، سفرنامه لایاردیا ماجراهای اولیه در ایران، ترجمه مهراب امیری، انتشارات وحید، بی جا، 1367.
- لسترنج ، جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی، ترجمه محمد عرفان، بنگاه ترجمه نشر کتاب، تهران1337.
- محمدحسن، زکی، جهانگردان مسلمان در قرون وسطا، ترجمه عبدالله ناصری طاهری، مرکز نشر فرهنگی رجاء، تهران 1366.
- محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخى، حدیث 19290.
- محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخى، حدیث 19291.
- میر احمدی، مریم، دین و دولت در عصر صفوی، نشر امیر کبیر، چاپ دوم، تهران 1369 .
- ویلتس، دوراکه، سفیران پاپ در دربار خانان مغول، ترجمه مسعود رجب نیا، انتشارات خوارزمی، تهران 1353.
- Edward Scott Waring: a Tour to Sheeraz by the rout of Kazroon and Feerozabad, London: 1807.
مقالات
- استیونز، سر راجر، دیدار کنندگان اروپایی از ایران عصر صفوی، ترجمه منصور چهرازی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال هفتم شماره 6 و 5، اسفند1382 فروردین 1383.
- حسین زاده شانه چی،حسن، سهم سفرنامه های اروپایی در معرفی تشیعایرانیان در غرب،تاریخ در آینه پژوهش،سال هفتم، شماره دوم،تابستان 1389.
- قره چانلو، حسین، کتب جغرافیای عمومی و سفرنامه ها در جهان اسلام، ماهنامه تاریخ اسلام، شماره 11.
/م
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}